این سایت سعی دارد سایت های برتر سراسر ایران را معرفی کند ما با نمایش دادن پیش نمایشی از سایت، کاربران را به دیدن کامل مطالب سایت های معرفی شده دعوت میکنیم فلذا هیچ لینک، عکس، و متنی از سایت های معرفی شده کپی نمیشود.

    به زمانی گفته میشود که چیزی احساسات و خاطرات مربوط به گذشته مانند کودکی را به یاد فرد می اورد

    دسته بندی :
    1. نکس
    2. مطالب سایت

    به زمانی گفته میشود که چیزی احساسات و خاطرات مربوط به گذشته مانند کودکی را به یاد فرد می اورد را از این سایت دریافت کنید.

    علت به یاد نیاوردن خاطرات کودکی و ارتباط آن با کارکرد مغز

    علت به یاد نیاوردن خاطرات کودکی در هر فرد متفاوت است. افراد در به ذهن سپردن و به خاطر آوردن خاطرات کودکی متفاوت هستند. برخی خاطراتی که د

    علت به یاد نیاوردن خاطرات کودکی و ارتباط آن با کارکرد مغز

    نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی

    علت به یاد نیاوردن خاطرات کودکی در هر فرد متفاوت است. افراد در به ذهن سپردن و به خاطر آوردن خاطرات کودکی متفاوت هستند. برخی خاطراتی که در سنین کم اتفاق افتاده به یاد می آورند و بعضی هیچ چیزی از کودکی را در ذهن ندارند. که دانستن علت این موضوع بررسی علمی سیستم مغز و همچنین پروسه ی  رشد افراد را می طلبد. فراموش کردن خاطرات کودکی به فرایند تخریب سلول های قدیمی مغز مربوط می شود. سلول هایی که مسئول نگهداری خاطرات هستند. این مقاله به شرح دلایل فراموشی خاطرات کودکی و تعریف اصطلاح یادزدودگی دوران کودکی می پردازد. شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتردراین زمینه با مشاوره تلفنی فردی تماس حاصل فرمایید.

    یاد زدودگی چیست؟

    انسان ذهن فعالی دارد. از همان تولد به فراگیری آموزه ها و به خاطر سپاری آن ها می پردازد و کودکان از همین رهگذر می توانند توانایی های مرتبط با رشد را بیاموزند؛ اما به یادآوری خاطرات و هر آنچه که در کودکی اتفاق افتاده، در سه سال اول معمولا ممکن نیست. انسان نمی تواند سه سال اول زندگی خود را به خاطر بیاورد، که به این پدیده یادزدودگی و حسرت دوران کودکی گفته می شود.

    علت به یاد نیاوردن خاطرات کودکی

    مسئله ی به خاطر سپاری اطلاعات در کودکی و چرایی فراموشی خاطرات، موضوع پیچیده ای است و تحقیقات بسیاری پیرامون آن انجام شده. برخی آن را به ساختار و کارکرد مغز نسبت می دهند، برخی به حوادثی که کودک تجربه می کند و...در این زمینه سه  نظریه روان شناسی به شرح ذیل مطرح است. که همسویی نیز میان نظرات آن ها وجود ندارد. در عین حال، نگاهی به این نظریات در کنار سایر دلایل می تواند به فهم فراموشی خاطرات کودکی کمک کند. لذا در ادامه به بیان دلایل فراموشی از جمله دلایل نظریه پردازان روان شناس پرداخته می شود.

    1-علت فراموشی از نظر فروید

    اولین نظریه پردازی که به مقوله یادزدودگی در کودکی پرداخت زیگموند فروید است که معتقد بود خاطرات کودکی از بین نمی روند؛ بلکه به دلایل عاطفی و اجتماعی سرکوب شده و به ضمیر ناخوداگاه فرستاده می شوند. فروید بر این باور بود که خاطرات و تمایلات انسان در ضمیر ناخودآگاه او واپس رانی می شوند. بنابراین وجود دارند ولی در دسترس نستند. به این خاطر او برای یادآوری خاطرات کودکی، بیماران خود را هیپنوتیزم می کرد؛ اما این که نظریه او تا چه اندازه موید حقیقت است، جای بحث دارد، زیرا یادآوری خاطرات به وسیله هیپنوزیم ممکن است مربوط به خاطرات کودک درسنین شش سالگی به بعد باشد.

    2-علت فراموشی از نظر کارولین رووه-کولیه

    کارولین  و آریت استرری از اساتید روان شناسی دانشگاه نیوبرانسویک آمریکا و رنه دکارت پاریس بر این باور هستند، که حافظه از تولد کودک فعال است؛ ولی تا هفت سالگی مغز انسان قادر به بایگانی اطلاعات آن نیست. زیرا مغز کودک در سنین پایین تر هنوز به صورت کامل رشد نکرده و از تکامل برخوردار نیست. آن ها عدم به یادآوری خاطرات کودکی را به ناتوانی مغز در بایگانی اطلاعات و رشد ناکافی مغز نسبت می دهند.برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تقویت حافظه کلیک کنید.

    3-علت فراموشی از نظر گابریل سیمکاک وهارلن هاین

    گابریل و هارلن از اساتید دانشگاه اوتاگو ،عدم رشد زبان را به عنوان عاملی که مانع از به خاطر سپاری اطلاعات می شود، بیان می کنند. آنها در این نظریه که خاطرات در ذهن از بین نرفته اند با فروید هم نظر هستند؛ اما به دلایل متفاوت. این دو روان شناس بیان می کنند که دایره لغات کودکی محدود است. بنابراین کودک نمی تواند تجربیات خود را با کلماتی مناسب ذخیره سازی کند؛ بنابراین کودکان قادر نیستند تجربیاتی را که قبل از زبان آموزی کامل به ذهن سپرده اند، بیان کنند. درواقع در ترجمه تجربیات خود به زبان واژه ها عاجز هستند.  گابریل و هارلن  سعی کردند نظریات خود را با انجام آزمایشات علمی به اثبات برسانند.

    4-علت به یاد نیاوردن خاطرات کودکی | عصب شناسی

    بنابر یافته های عصب شناسی در مورد توانایی مغز در ذخیره اطلاعات کودکی، اگر چه نظریه پردازان روان شناس، معتقد به نگهداری خاطرات و کدگزاری آن ها توسط سلول های مغز هستند؛ اما با توجه به این که مغز در کودکی رشد کافی ندارد و سلول های مربوط به خاطره جایگپزین می شوند. بنابراین اطلاعات ذخیره شده با توجه به عمر کوتاه سلول های عصبی و ناپایداری آن ها، از بین می روند و فراموش می شوند. همان طور که در دوران پیری این اتفاق می افتد. با افزایش سن سلول های مغز رو به کاهش هستند. به موازات بالا رفتن سن سلول های مغزی از دست می روند و به همین دلیل فراموشی اتفاق می افتد. آنچه نتیجتا از این تحلیل به دست می آید، این که بین رشد عقلی و ساز و کار مغز و فراموشی ارتباط مستقیم وجود دارد.

    5-علت به یاد نیاوردن خاطرات کودکی | خاطرات موقت

    اغلب خاطراتی که مربوط به دوران کودکی هستند فراموش می شوند؛ زیرا قابلیت تکرار ندارند. خاطرات کودکی محدود و نسبت به خاطرات دوران بزرگسالی غیرمعمول هستند. خاطراتی هستند که دائما تکرار نمی شوند. بنابراین حتی در صورتی که بایگانی شده باشند، به دلیل عدم بازیابی و فراخوانی و گذر زمان طولانی به دست فراموشی سپرده می شوند. خاطرات کودکی خاص سنین محدود کودکی هستند و نسبت به خاطراتی که در بزرگسالی تجربه می کنید، متفاوت و محدود به همان کودکی و با ظرفیت کم همان دوره است. طبیعت حافظه این است که وقتی چیزی را فراخوان نمی کنید، از دسترس خارج می کند.

    منبع مطلب : honarehzendegi.com

    زمانی که خاطرات دوران کودکی اغلب تکرار می شود. خاطره کودکی

    زمانی که خاطرات دوران کودکی اغلب تکرار می شود. خاطره کودکی

    اکولوژی زندگی. روانشناسی: مشکل خاطرات دوران کودکی بیش از یک سال است که مورد توجه دانشمندان بوده است و آخرین تحقیقات روانشناسان و نوروفیزیولوژیست ها می تواند موارد زیادی را در این زمینه روشن کند.

    مشکل خاطرات دوران کودکی بیش از یک سال است که مورد توجه دانشمندان بوده است و مطالعات اخیر روانشناسان و فیزیولوژیست های عصبی می تواند موارد زیادی را در این زمینه روشن کند.

    دوران کودکی. رودخانه. آب سرریز. شن سفید. پدر به من شنا یاد می دهد.

    یا اینجا دیگری است: گنج ها. انواع آشغال‌ها مانند مهره‌ها، شیشه‌های رنگی، بسته‌بندی آب نبات و آدامس را برمی‌دارید، یک سوراخ کوچک در زمین حفر می‌کنید، گنج‌های خود را در آنجا می‌ریزید، همه آن‌ها را با شیشه‌ای که قبلاً پیدا کرده‌اید از بطری فشار می‌دهید و روی آن را با خاک می‌پوشانید. . هیچ کس بعداً آنها را پیدا نکرد، اما ما عاشق ساختن این گنجینه ها بودیم.

    خاطره مهدکودک من به این لحظات منزوی خلاصه می شود: نقاشی با انگشتم روی شیشه مه آلود پنجره، پیراهن چهارخانه برادرم، خیابان تاریک زمستانی پر از چراغ های قرمز، ماشین های برقی در پارک کودکان.

    وقتی می‌خواهیم زندگی قبل از تولد خود را به یاد بیاوریم، با وجود اینکه آن روزها به چیزی فکر می‌کردیم، چیزی را احساس می‌کردیم و چیزهای زیادی در مورد جهان در آن روزها یاد می‌گرفتیم، فقط چنین اجمالی را در گنجه حافظه می‌بینیم.

    کجا رفت آن همه خاطرات کودکی، آن سال ها؟

    مشکل خاطرات دوران کودکی و فراموشی اجتناب ناپذیر در تعریف ساده روانشناسان - "فراموشی دوران کودکی" جای می گیرد. به طور متوسط، خاطرات افراد به سن 3-3.5 سالگی می رسد و هر آنچه قبل از آن اتفاق افتاده تبدیل به یک ورطه تاریک می شود. دکتر پاتریشیا بائر، کارشناس برجسته حافظه دانشگاه اموری خاطرنشان می کند:

    در چند سال گذشته، دانشمندان به طور خاص مشغول این موضوع بوده‌اند و به نظر می‌رسد که موفق شده‌اند در کشف آنچه در مغز اتفاق می‌افتد، زمانی که خاطرات همان سال‌های اول را از دست می‌دهیم، پی ببرند.

    و همه چیز با فروید آغاز شد که در سال 1899 اصطلاح "فراموشی دوران کودکی" را برای پدیده توصیف شده ابداع کرد. او استدلال می کرد که بزرگسالان در فرآیند سرکوب خاطرات جنسی مزاحم سال های اول زندگی خود را فراموش کردند. در حالی که برخی از روانشناسان این ادعا را تایید کرده اند، رایج ترین توضیح پذیرفته شده برای فراموشی دوران کودکی این بوده است که قبل از هفت سالگی، کودکان به سادگی قادر به ایجاد خاطرات پایدار نیستند، اگرچه شواهدی برای حمایت از این نظریه ناچیز بوده است. برای نزدیک به صد سال، روانشناسان تصور می کردند که خاطرات دوران کودکی در وهله اول زنده نمی مانند، زیرا آنها قادر به ماندگاری نیستند.

    پایان دهه 1980 با آغاز اصلاحات در زمینه روانشناسی کودک مشخص شد. بائر و روانشناسان دیگر شروع به مطالعه حافظه کودکان با استفاده از روشی بسیار ساده کردند: آنها یک اسباب بازی بسیار ساده در مقابل چشمان کودک ساختند و پس از یک علامت آن را شکستند و سپس مشاهده کردند که آیا کودک می تواند اقدامات یک بزرگسال را به درستی تقلید کند. سفارش دهید، اما در بازه زمانی طولانی: از چند دقیقه تا چند ماه.

    آزمایش یکی پس از دیگری نشان داد:

    خاطرات کودکان 3 سال و کمتردر واقع ادامه دارد، هرچند با محدودیت.6 ماههنوزادان حداقل روز آخر را به یاد می آورند.در 9 ماهگیرویدادها حداقل به مدت 4 هفته در حافظه ذخیره می شوند.در سن دو سالگی- در طول یک سال

    و در یک مطالعه تاریخی در سال 1991، دانشمندان دریافتند که کودک چهار و نیم سالهمی توانست سفری به دنیای دیزنی را که 18 ماه قبل از آن انجام شده بود را با جزئیات به یاد آورد.

    با این حال حدود 6 سالهکودکان شروع به فراموش کردن بسیاری از این خاطرات اولیه می کنند. آزمایش دیگری در سال 2005 که توسط دکتر بائر و همکارانش انجام شد نشان داد کودکان پنج و نیم سالهبیش از 80 درصد از تجربیاتی را که قبل از 3 سالگی داشته اند به یاد می آورند، در حالی که کودکان هفت و نیم ساله می توانند کمتر از 40 درصد از آنچه در دوران کودکی برایشان اتفاق افتاده را به خاطر بیاورند.

    این اثر تضادهایی را که در قلب "فراموشی دوران کودکی" نهفته است، آشکار کرد:کودکان خردسال می توانند وقایع را در چند سال اول زندگی به خاطر بسپارند، اما بیشتر این خاطرات در نهایت با سرعتی سریع ناپدید می شوند که به هیچ وجه شبیه مکانیسم های فراموشی ذاتی بزرگسالان نیست.

    محققان با گیج شدن از این تناقض شروع به حدس و گمان کردند: شاید برای خاطرات طولانی مدت باید به گفتار یا خودآگاهی تسلط داشته باشیم - به طور کلی چیزی را بدست آوریم که در کودکی توسعه نیافته است. اما در حالی که ارتباط شفاهی و خودآگاهی قطعا حافظه انسان را تقویت می کند، فقدان آنها نمی تواند پدیده فراموشی دوران کودکی را به طور کامل توضیح دهد. به هر حال، برخی از حیواناتی که مغز نسبتاً بزرگی نسبت به بدن خود دارند، اما فاقد زبان و سطح خودآگاهی ما هستند، همچنین خاطراتی را که به دوران نوزادی خود بازمی‌گردد، از دست می‌دهند (مثلاً موش‌ها و موش‌ها).

    حدس‌ها تا زمانی ادامه داشت که دانشمندان به مهم‌ترین اندام درگیر در فرآیند حافظه توجه کردند - مغز ما. از آن لحظه، مشکل خاطرات دوران کودکی موضوع توجه دانشمندان علوم اعصاب در سراسر جهان قرار گرفت و یکی پس از دیگری، مطالعاتی شروع شد که دلیل ناپدید شدن حافظه ما را توضیح می داد.

    واقعیت این است که بین تولد و نوجوانی، ساختارهای مغز به رشد خود ادامه می دهند. با موج عظیم رشد، مغز تعداد زیادی اتصالات عصبی را به دست می آورد که با افزایش سن کاهش می یابد (در یک مرحله خاص، ما فقط به این "بوم عصبی" نیاز داریم - تا به سرعت با دنیای خود سازگار شویم و ضروری ترین چیزها را یاد بگیریم. این دیگر برای ما اتفاق نمی افتد).

    بنابراین، همانطور که بائر متوجه شد، این سازگاری خاص مغز بهایی دارد. در حالی که مغز رشد پس از زایمان را در خارج از رحم تجربه می کند، شبکه بزرگ و پیچیده ای از نورون های مغزی که خاطرات ما را ایجاد و حفظ می کنند، خودش در دست ساخت است، بنابراین قادر به ایجاد خاطرات به همان روشی که مغز بالغ انجام می دهد، نیست. در نتیجه، خاطرات بلندمدتی که در سال‌های اولیه زندگی ما شکل می‌گیرند، کمترین ماندگاری را نسبت به همه چیزهایی که در طول زندگی داریم، دارند و در بزرگسالی از هم می‌پاشند.

    منبع مطلب : minikar.ru

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    بهدیس 10 روز قبل
    0

    نوستالژی

    مهدی 2 ماه قبل
    2

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    2
    پری 13 روز قبل

    نوستالوژیک

    برای پاسخ کلیک کنید