تحقیق درباره شیخ محمود شبستری
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
تحقیق درباره شیخ محمود شبستری را از این سایت دریافت کنید.
محمود شبستری
محمود شبستری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شیخ محمود شبستری(سعدالدّین محمود بن امینالدّین عبدالکریم بن یحیی شبستری)
زادهٔ ۶۸۷ هجری قمری شبستر
درگذشت 720یا725هجری قمری
(33-38 سالگی) آرامگاه شبستر
محل زندگی شبستر و تبریز
ملیت ایرانی نژاد ایرانیت [۱]
استاد امینالدین و بهاءالدین یعقوب تبریزی
شناختهشده برای عارف و شاعر
آثار گلشن راز، حقالیقین، شاهدنامه
مکتب تصوف و عرفان
سعدالدّین محمود بن امینالدّین عبدالکریم بن یحیی شبستری (معروف به شیخ محمود شبستری) یکی از عارفان و شاعران سدهٔ هشتم هجریست.[۱] با توجه به مطالب مندرج در کتاب روضات الجنان جلد ۲، وی معاصر شیخ بابا ابی شبستری (متوفی به سال ۷۲۰) بوده و در همان سال فوت نموده، لذا سن شیخ محمود شبستری در زمان فوت باید ۳۳ یا ۳۸ بوده باشد.[۲] وی از مشاعر عرفای ایران است و بیشتر شهرت او به خاطر اثر معروفش است.[۳]سال تولّد او را گوناگون و از جمله ۶۶۷ هجری خورشیدی مطابق با ۱۲۸۸ میلادی دانستهاند. محل تولّد این عارف نامآور قصبهٔ شبستر در نزدیکی شهر تبریز است.
در اوائل زندگیش، تبریز بروز و غلبهٔ قدرت مغولها را شاهد بود.وی در اواسط زندگی به کرمان رفت و در آنجا ازدواج نمود و حاصل این ازدواج یک پسر بود.
وی به دقایق حکمت عرفان نظری واقف و به فتوحات مکّیه و فصوص الحکم محی الدین ابن العربی احاطه داشت. وی به جستجوی شمس خود پرداخت و بهطوری که خود در گلشن راز بیان میدارد، شیخ و پیرش، امین الدّین بودهاست.
در کتاب دویست سخنور درباره او چنین آمده است: محمود، معروف به شیخ محمود شبستری، ملقّب به سعدالدین، فرزند عبدالکریم امین الدین، از مشاهیر شعرا و مشایخ عرفای آذربایجان است» که از عارفان قرن هشتم هجری و شاعران متوسط پارسی گوی به شمار می آید. او در سال ۶۸۷ هجری در زمان گیخاتو خان، در قصبه شبستر، واقع در دوازده فرسخی تبریز چشم به جهان گشود.
به سبب جامعیتی که شیخ شبستری در علوم معقول و منقول کسب کرده بود به زودی شهرت و مرجعیت یافته با مشاهیر عصر خود ارتباط برقرار نمود. او سفرهایی به شهرهای ایران و خارج از ایران کرده بود. چندی نیز در کرمان اقامت گزید و در آن جا بود که ازدواج نمود و اولاد و احفادش در آن سامان باقی ماندند و طایفهای به نام خواجگان را بنا نهادند.
وفات[ویرایش]
ذبیح الله صفا مینویسد: در تاریخ وفات شیخ اختلاف نظر وجود دارد و عدّهای سال ۷۱۷ و عدّهای دیگر ۷۱۹ و بعضی ۷۲۰ و ۷۲۵ را تاریخ فوت او بیان کردهاند که در این میان تاریخ ۷۲۰هـ .ق صحیحتر و مقبولتر است و حتّی بر سنگ مزار او نیز ثبت شده است و در آن جا ذکر شده که او در زمان وفات سی و سه ساله بوده است. مقبره ی شیخ در قصبة شبستر باقی و زیارتگاه اهل دل است و او در آن مقبره در کنار استادش شیخ بهاءالدین یعقوب در خاک آرمیده است.[۴]
آثار[ویرایش]
آثار وی را میتوان به دو دسته منظوم و منثور بخش کرد:
آثار منظوم[ویرایش]
گلشن راز سعادت نامه کنز الحقایق
منحاج العابدین (ترجمهی کتابی با همین نام منسوب به غزالی شامل ۹۹۳ بیت)
آثار منثور[ویرایش]
حقّالیقین مرآةالمحقّقین شاهد (یا شاهدنامه)
گلشن راز[ویرایش]
مقالهٔ اصلی: گلشن راز
مهمترین و مشهورترین اثر منظوم محمود شبستری است که در بردارندهٔ اندیشههای عرفانی وی و حدود هزار بیت میباشد. با وجود حجم اندکش، این کتاب یکی از یادگارهای پرارزش و بلندنام ادبیات عرفانی کهن فارسی است، که در آن بیان مفاهیم صوفیانه با شور، شوق، و روانی ویژهای همراه گردیدهاست. مطابق شیوهٔ معمول عطار و مولانا، در اینجا نیز، از حکایات و تمثیلات برای بیان و عرضهٔ مؤثّر معانی عرفانی و حکمی استفاده شدهاست.[۵]
شبستری این مثنوی را در پاسخ به پرسشهای امیر حسینی هروی سرودهاست. در هفدهم ماه شوال سال ۷۱۷ فرستادهای از خراسان مشکلات و مسائل مربوط به فهم و تبیین پارهای از رموز و اشارات عرفانی را در قالب نامهای منظوم در مجلسی با حضور شبستری میخواند.[۶]
این اثر تا کنون به دفعات چاپ گردیدهاست. یکی از موثقترین نسخههای چاپ شده به کوشش دکتر جواد نوربخش میباشد که براساس ۸ نسخه خطی و ۲ نسخه چاپی معتبر تصحیح و منتشر گردیدهاست.[۳]
این کتاب، تا کنون، به زبانهای ترکی، آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، و نیز اردو ترجمه شدهاست.
شرحهای بر گلشن راز[ویرایش]
عارفانی شروح مفصلی بر «گلشن راز» نگاشتهاند از آن جمله:[۳]فرانسوی
منظومه غنچه باز در شرح گلشن راز جلال الدین علی میر ابوالفضل عنقا عارف قرن سیزدهم هجری
شرح کمال الدین حسینی اردبیلی (الهی) معاصر شاه اسماعیل اول
نسایم گلشن از شاه داعی الی الله
شرح لاهیجی از محمد بن یحیی لاهیجی
شرح مظفرالدین علی شیرازی
شرح منسوب به عبدالرحمن جامی
شرح ادریس بن حسام الدین بدیعی
شرح شیخ بابا نعمتالله بن محمود نخجوانی
شرح حاج میرزا ابراهیم شریعتمدار سبزواری
شرح قاضی میر حسین یزدی
شرح منظوم اسیری
شرح حسام الدین علی بدلیسی (پدر ادریس بدلیسی نویسندهٔ کتاب هشت بهشت)
شرح حسین الهی قمشه ای : انتشارات علمی و فرهنگی (۱۳۷۷)
سعادت نامه[ویرایش]
مقالهٔ اصلی .[۱]
سایر آثار[ویرایش]
ترجمه منهاج العابدین (امام محمد غزالی)
جام جهاننما رساله احدیّت
شرح و تفسیر اسماءالله تعالی[۳]
پانویس[ویرایش]
↑ پرش به بالا به:
۱٫۰ ۱٫۱ مفاتیحالاعجاز فی شرح گلشن راز، تألیف شمسالدّین محمّد لاهیجی (۹۱۲ هجری قمری)، با مقدّمه، تصحیح و تعلیقات محمّد رضا برزگر خالقی، و عفّت کرباسی، انتشارات روزبه، تهران، بهار ۱۳۷۸
↑ حافظ حسین کربلائی (ابن الکربلائی)، روضات الجنان، تصحیح جعفر سلطان القرائی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران ۱۳۴۹ شمسی
↑ پرش به بالا به:
۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ گلشن راز، شیخ محمود شبستری، به کوشش و مقدمه و حواشی و تعلیقات دکتر جواد نوربخش، چاپ دوم، انتشارات یلدا قلم، تهران ۱۳۸۲ شابک: ۵-۳۶-۵۷۴۵-۹۶۴
↑ تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، بخش دوم، ص۷۶۴
↑ صفحهٔ پنج، مفاتیحالاعجاز فی شرح گلشن راز
↑ صفحهٔ پنج، مفاتیحالاعجاز فی شرح گلشن راز
منابع[ویرایش]
براون، ادوارد، تاریخ ادبیات (از سعدی تا فردوسی) نیمه دوم، مترجم: غلامحسین صدری افشار، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۶۶
تحقیق در مورد زندگی محمود شبستری
زندگینامه محمود شبستری، عارف و شاعر ایرانی، خلاصه ی زندگی نامه ی شیخ محمود شبستری، آثار شیخ محمود شبستری، فارسی ششم ابتدایی، زندگینامه شیخ محمود شبستری
تحقیق در مورد زندگی محمود شبستری
زندگینامه ارسال دیدگاه
زندگینامه محمود شبستری، عارف و شاعر ایرانی
سعدالدّین محمودبن امینالدّین عبدالکریمبن یحیی شبستری (معروف به: شیخ محمود شبستری) یکی از عارفان و شاعران سدهٔ هشتم هجری است. وی از مشاهیر عرفای ایران است و بیشتر شهرت او به خاطر اثر معروفش گلشن راز است.
دربارۀ زندگی او اطلاعات اندکی در دست است. لقب او سعدالدین بود. ظاهرا در نیمۀ دوم قرن هفتم در شبستر به دنیا آمد. برخی محققان متأخر، در تعیین زمان دقیق ولادت شبستری، از روی تذکرههایی که وفات او را در ۷۲۰ق و عمر وی را ۳۳ سال نوشتهاند، به اشتباه، ولادت او را در ۶۸۷ق دانستهاند.
گفتهاند که شبستری به مصر، شام، حجاز، بغداد، یمن، اندلس و قفقاز سفر کرد. همچنین مؤلف ریاض السیاحة نوشته که او به کرمان رفت و در همانجا ازدواج کرد و صاحب فرزند شد و برخی نوادگان او اهل علماند و به خواجگان شهرت دارند.
بیشتر تذکرهنویسان درگذشت شبستری را بین ۷۱۸ق و ۷۲۰ق دانستهاند. از این میان، سال ۷۲۰ق که روی سنگ قبر او هم نوشته شده، مشهورتر است. اما ابوالمجد تبریزی در پایان کتاب سفینه تبریز، حدیثی مسند از شبستری نقل کرده و پس از نام او عبارت ادامالله ایامه را به کاربرده است. چون تاریخ این حدیث ۷۲۵ق است، مسلّما شبستری تا آن تاریخ زنده بوده است.
ابن کربلایی، که تاریخ وفات بهاءالدین یعقوب را در ۷۳۷ق ضبط کرده، نوشته است که شبستری را، به وصیت خودش، پایین پای استادش دفن کردند. بر این اساس، شبستری تا ۷۳۷ زنده بوده است. ابنکربلایی، بدون اشاره به تاریخ وفات شبستری، افزوده که بابا ابی شبستری، که در ۷۴۰ق درگذشته و معاصر شیخ محمود شبستری بوده، در همان سال وفات شیخ محمود درگذشته است.
در سعادت نامه منسوب به شبستری از فردی به نام امینالدین به عنوان استاد وی یاد شده است. لاهیجی نیز منظور شبستری را از مرد کار دیده در ابتدای گلشن راز، امینالدین دانسته است. تنها صوفیای که در آن دوره به این نام شناخته شده، امینالدین حاج بُلَه است. به نوشتۀ لویزن شاید منظور از امینالدین، حاجی امینالدین عبدالسلام بن سهلان خُنجی باشد.
شیخ محمود شبستری در سال ۶۸۷ه. در ایام سلطنت کیخاتوخان در قصبه شبستر واقع در ۸ فرسخی تبریز دیده به جهان گشود و در عهد سلطان محمد خدابنده و ابوسعید بهادرخان در شهر تبریز مرجع علما و مضلا بود. شیخ محمود شبستری پس از کسب دانش در تبریز به مسافرت در شهرهای و کشورهای مختلف پرداخته و در سفر به مصر، شام، حجاز از علما و مشایخ این سرزمین ها کسب دانش توحید کرده است. شیخ محمود خود در این باره می گوید:
مدتی من زعمر خویش مدید صرف کردم به دانش توحید در سفرها به مصر و شام و حجاز کردم ای دوست روز و شب تک و تاز سال و مه هم چو دهر میگشتم ده ده و شهر شهر می گشتم گاهی از مه چراغ می کردم گاه دور چراغ می خوردم علما و مشایخ این من بس که دیدم به هر نواحی من جمع کردم بسی کلام غریب کردم آنگه مصنفات عجیبشیخ محمود شبستری پسری به نام عبدالله داشته که جوانی کامل و فاضل و ماهر در علوم مختلف به خصوص ریاضی بوده است. او در سال ۹۲۶ه. از جانب سمرقند به درباز روم رفته و سلطان سلیم او را تعظیم بسیار کرده بود. شیخ عبدالله مثنوی به نامه شمع و پروانه به نام سلطان سلیم سروده و نیز رساله ای به زبان فارسی در قواعد معما به نام سلطان مذکور نوشته است.
استادان
بهاءالدین یعقوب تبریزی را از استادان شبستری دانستهاند. از فردی به نام امینالدین به عنوان شاگرد شبستری و شارح گلشن راز یاد شده که زرین کوب احتمال داده نام این فرد با نام استاد او خلط شده باشد.
مذهب
در سعادت نامه منسوب به شبستری، به سنّی بودن وی و پیروی او در فروع از اشعری تصریح شده، اما ظاهرا هیچ منبع دیگری دربارۀ مذهب شبستری سخن نگفته است. با وجود این، حاجی خلیفه، به استناد کتاب مرآت المحققین، که منسوب به شبستری است، نوشته که او شیعه است. هانری کوربن نیز علت پدیدآمدن این نظر را وجود تفسیرهای متعدد شیعیان، بهویژه اسماعیلیان، بر گلشن راز وی دانسته است.
آثار شیخ محمود شبستری
شبستری، به تصریح خودش، قبل از سرودن گلشن راز رسائلی نوشته بوده است، اما از آنها اطلاع دقیقی در دست نیست.
به طور کلی، آثار وی را به سه دسته میتوان تقسیم کرد:♦ گلشنراز، که مسلّما از اوست
♦ آثاری که در صحت انتساب آنها به شبستری تردید وجود دارد و عبارتند از: سعادت نامه، حقالیقین و مرآت المحققین.
♦ آثاری که قطعآ از او نیستند و عبارتاند از: مراتب العارفین، ترجمه منهاج العابدین غزالی، رساله شاهد، کنزالحقایق، انسان کامل، تفسیر سورةالفاتحة، رساله معراجیه، غایةالامکان فی معرفة الزمان و المکان، جامجهان نما، رساله احدیت، و شرح و تفسیر اسماءالله.
سعادت نامه
ابن کربلایی، هدایت و بغدادی، سعادتنامه را جزو آثار شبستری ضبط کردهاند. این کتابِ کلامی -عرفانی، به نظم و شامل چهار باب دربارۀ معرفت ذات واجب الوجود و صفات و اسماء و افعال اوست.
قابل توجه اینکه شبستری سعادتنامه بسیار مغایر با شبستری گلشنراز است. سعادتنامه مبتنی بر نگاهی شریعتمدارانه به توحید است و در آن از منظر متکلمی متعصب به طرد و رد فرقهها و مسالک منحرف پرداخته شده است؛ اما گلشنراز بر پایۀ ذوق و حال است.
حتی اگر سعادتنامه از شبستری باشد، از بیت ۳۳۴ تا ۳۵۱ آن الحاقی به نظر میرسد، زیرا این ۱۸بیت، که وصفالحال شاعر است، با ابیات دیگر ابواب هیچ سنخیتی ندارد، و نیز اگر شاعر میخواست شرح حال خود را بدهد چرا به جای مقدمۀ کتاب، آن را در فصل دوم، که دربارۀ توحید است، گنجانده با توجه به اینکه شاعر در این ۱۸ بیت به شاگردی خود در مکتب ابنعربی تصریح کرده است، اگر صحت انتساب سعادتنامه به شبستری محرز شود، معلوم میشود که او از مکتب ابن عربی متأثر بوده و از منظر این مکتب به سرودن گلشنراز پرداخته است.
حق الیقین
ابنکربلایی، رضاقلی خان هدایت و اسماعیل پاشا بغدادی حقالیقین را نیز از شبستری دانستهاند. این کتاب شامل ۸ باب و دربارۀ عرفان نظری است. با اینکه قدیمیترین نسخههای حقالیقین متعلق به قرن یازدهم است و در ابتدا و انتهای کتاب، مؤلف به نام خود اشاره نکرده و تنها در ابتدای کتاب، کاتب، آن را از تصنیفات شبستری شمرده است، اما زرینکوب و لویزن معتقدند که این اثر در صورت و محتوا شبیه گلشنراز است و نویسندۀ آن شبستری است.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟