این سایت سعی دارد سایت های برتر سراسر ایران را معرفی کند ما با نمایش دادن پیش نمایشی از سایت، کاربران را به دیدن کامل مطالب سایت های معرفی شده دعوت میکنیم فلذا هیچ لینک، عکس، و متنی از سایت های معرفی شده کپی نمیشود.

    داستان شاهچراغ

    دسته بندی :
    1. نکس
    2. مطالب سایت

    مهدی

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    داستان شاهچراغ را از این سایت دریافت کنید.

    داستان پیدایش آرامگاه شاهچراغ

    رسانه ی ایرانشناسی مهرمیهن کار آگاهی رسانی پیرامون فرهنگ ، تاریخ ، هنر و ادب ایران زمین را انجام می دهد.

    پیام به ما جستجو کتابخانه تالار گفتمان برگ نخست یادداشت

    باستانی پاریزی از نگاه شفیعی کدکنی

    تازه های تالار گفتمان

    نمونه-ای تازه از ترکسازی رامگان ایرانی

    شعر عبدالله خان ازبک بر سر قبر رستم

    [hamtarâz e vâžagân e [mechanics] ud [machine معادل کلمات مکانیک و ماشین

    pasvandân e -ig ud -yaka andar pârsig

    معادل برای کلمه غلط اکسیژن

    جادوگری در دوره ساسانی

    جمع بستن اسامی غیر قابل شمارش مثل معلومات، عشق، اطلاعات، مردم، شکر، عسل، و … در زبان انگلیسی

    [هالتر] ,[دمبل] ,[وزنه] hamtarâz e vâžagân e

    juyešn e bištar andarbâra ye pasvand e [-ive] andar englig, zamân i ke pasvand, govâšsâz ast

    hamtarâz e kârvâža ye [prohibit], andar zovân e kordig

    “âmizagân e “kist”, “cist”, ud “nist

    گفتاورد

    دوست داشتن ايران يعنى حرمت اين مرز و بوم كهن و مردم آن را نگه‏ داشتن، گذشته خود را خوار نشمردن، ميراث خود را از بين نبردن، و زبان پارسى را كه از اركان هويت ملى است، به الفاظ بيگانه نيالودن. دوست داشتن ايران، يعنى از مرزهاى ميهن خود در برابر تركتازى دشمنان دفاع كردن و از آن مهم تر، از مرزهاى ذهن و جان خود و ذهن و جان فرزندانمان در برابر تهاجم هاى فرهنگى محافظت كردن. دوست داشتن ايران، يعنى دل به مهر ايرانيان باختن و خود را به زى تازى و فرنگى در نياوردن، نام پسران خود را اسكندر و تيمور و اوكتاى و چنگيز ننهادن. دوست داشتن ايران، يعنى آزرم نياكان خود را نگه داشتن.

    روانشاد دکتر  بهمن سركاراتى

    پربازدیدترین ها

    سرود ای ایران ای مرز پرگهر

    هر که بامش بیش برفش بیشتر

    شگفتیهای شهر سوخته

    ایران فدای اشک و خنده تو-سالارعقیلی

    شاهنامه به زبان ساده (نثر روان)

    شعرهای استاد شهریار با صدای خودشان

    زیبایی های زندگی روستایی

    سرود زیبای "سرفراز باشی میهن من"

    تیره و نژاد لرها

    آهنگ "خاک دلیران" روزبه نعمت الهی

    تازه های تارنما

    ریشه‌های نمایش در ایران پیش از اسلام

    آهنگ "ایرانم" با آواز سالار عقیلی

    باستانی پاریزی از نگاه شفیعی کدکنی

    جایگاه ویژه ی "هفت" در ادب پارسی و جهان

    جیک‌جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟

    تأثیر زرتشت بر فلسفه يونان

    پیامدهای ورود ایرانیان باستان به خاور دور و تأثیر فرهنگی-هنری عصرهای اشکانی ساسانی در شبه جزیره کره

    جایگاه الوند در پهنه ی سرزمین ایران

    نیشابور در شاهنامه و سپیده دمان تاریخ ساسانی

    کانی‌شناسی و روند پیشرفت آن در ایران

    ترانه ی زیبای قند پارسی - محمدمهدی ساوه

    جایگاه تاریخی و تمدنی ایرانیان در سرزمین مغرب

    نیاکان و خانواده ی حافظ شیرازی

    جایگاه دین نزد آریاییان

    سیمای شهر میبد

    آیین و روشهای جنگی در ایران باستان

    سروده ی فرصت الدوله شیرازی در غار شاپور

    سفر ناصرالدین شاه به اروپا و پیامدهای آن

    نخستین ایرانیانی که به آمریکا رفتند

    ناپلئون بناپارت پادشاه فرانسه درباره ی ایرانیان چه گفت ؟

    خنده بر هر درد بی درمان دواست

    ایرانی که من میشناسم

    معماری ، عناصر و فضاهای بازارهای ایران

    گفتارِ آهنگینِ حافظ شیرازی

    راز مانگاری فرهنگ کهن و ریشه دار ایران

    نخستین آموزشگاه های اصفهان

    سنگ نبشته ی خشایارشاه در پارسه

    داستان تخت طاقدیس و خسروپرویز

    یادگارهای باستانی و سازه های تاریخی شهرستان ایلام

    رفتن شاپور به روم به ناشناخت

    پیشنهاد ویژه

    آگهی

    خرید بک لینک و ریپورتاژ

    دانلود آهنگبنگاه خرید و فروش بک لینک

    داستان پیدایش آرامگاه شاهچراغ

    تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن،خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود،روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان،مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد،بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم،هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید.امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند.درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند.اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود:اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم.چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن .چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: « شاه! چراغ».

    امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی نمود که پیرزن چراغ را به او نشان می داد و چون علنا و آشکارا چشمش نور چراغ را دید در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالای تل برآمد اثری از چراغ ندید و چون به پایین آمد باز نور چراغ با روشنایی زیاد خود نمایی می کرد،خلاصه اینکه امیر شخصی را جهت کاوش در آن منطقه مامور می کند و..... مقبره فرزند ارشد موسی بن جعفر(ع) حضرت شاهچراغ پیدا می گردد و به دستور امیر بر بالای آن جایگاهی ساخته می شود که تا امروز زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت می باشد.

    منبع مطلب : www.mehremihan.ir

    زندگی نامه حضرت شاه چراغ

    زندگینامه شاهچراغ زندگینامه شاهچراغ در شیراز شاهچراغ,شاهچراغ شیراز,داستان شاهچراغ,علت نامگذاری شاهچراغ,حمد بن موسی شاه چراغ,زندگینامه حمد بن موسی شاه چراغ

    زندگی نامه حضرت شاه چراغ

    مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی

    تاریخ دقیق تولد حضرت احمد بن موسی شاه چراغ سلام الله علیه مشخص نیست

    نام: احمدلقب: شاهچراغ، سید‌الساداتکنیه: ابوعبداللهپدر: امام موسی کاظم علیه السلاممادر: امّ احمدتاریخ ولادت: نامشخصتاریخ شهادت: بین سال‌های 203 تا 218 هجری قمریقاتل: قتلغ خان(حاکم شیراز) به فرمان مأمون عباسیمحل دفن: شیرازولادت

    تاریخ دقیق تولد حضرت احمد بن موسی شاه چراغ سلام الله علیه مشخص نیست. اخیراً در شورای فرهنگ عمومی استان فارس نامگذاری یک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متولیان امر تصمیم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم بزرگداشت انتخاب کنند. لذا برای مشخص شدن روز دقیق تولد، مورخان و محققان تحقیقات خود را آغاز کردند. اما پس از بررسی های به عمل آمده کارشناسان به این نتیجه رسیدند که روز تولد حضرت شاه چراغ بدرستی مشخص نیست و در این خصوص نقلهای متفاوتی وجود دارد. از این رو تصمیم بر این شد که در دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام یک روز به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی «شاه چراغ» تعیین شود.

    پدر و مادر

    حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاه چراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است.

    مادر وی، مشهور به «ام احمد»، مادر بعضی از فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) بوده است.

    ایشان داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنان در نزد آن حضرت بودند و حضرت اسرار خود را به وی می گفتند و امانتشان را نزد وی به ودیعه می گذاشتند.

    بیعت با علی بن موسی الرضا علیه السلام

    چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم علیه السلام امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خانه ام احمد، مادر حضرت شاه چراغ «احمد بن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام امام بحق و خلیفه آن حضرت فرزندش «احمد» است.

    به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام می باشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفه ی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم او، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم.

    پس از آن شمه ای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی علیه السلام را بیان فرمود، تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمد به در خانه حضرت امام علی بن موسی علیه السلام آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر علیه السلام بیعت نمودند. و حضرت امام رضا علیه السلام درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.

    سید امیر احمد(ع) ملقب به شاه چراغ ، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است

    پیشنهاد ویژه

    یه کمک درسی رایگان! فقط کافیه ثبت نام کنی

    رزرو آنلاین بهترین هتل های پاییزی با مقایسه قیمت

    اینجا ثبت نام کن و درساتو ساده و دلچسب پیش ببر!

    سفر به ایران

    شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت می کنند. حضرت احمد بن موسی(ع) نیز در همین سال ها(198-203 ه. ق) با جناب سید امیر محمد عابد و سید علاءالدین حسین(برادران ایشان) و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیهم السلام، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت می نمایند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق می شوند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت.

    سفر به شیراز

    در زمانی که حضرت امام علی بن موسی(ع) با ولایتعهدی تحمیلی در «طوس خراسان» بودند، حضرت احمد بن موسی(س) به اتفاق جناب سید محمد عابد و جناب سید علاءالدین حسین برادران خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود.

    خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت(مأمون) دادند. وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آن ها به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد. لذا امریّه ای صادر نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند، مانع از حرکت شوید و آن ها را به سمت مدینه برگردانید. به هرکجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز.

    حاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد(س) فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند.

    منبع مطلب : www.beytoote.com

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    مهدی 5 ماه قبل
    4

    بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟

    برای پاسخ کلیک کنید