درس 14نگارش ششم
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
درس 14نگارش ششم را از این سایت دریافت کنید.
پردازش امنیتی ...
بررسی امنیت مرورگر شما قبل از دسترسی به
sci-hub.ir
لطفا 2 ثانیه صبر نمایید
Anti-DDoS & Website Security by GENIUS GUARD
درس چهاردهم نگارش ششم با جواب
درس چهاردهم نگارش ششم با جواب جواب فعالیت های نگارش ششم درس 14 درس چهاردهم :: راز زندگی املا و دانش ادبی درس 14 نگارش ششم جواب صفحه 83 نگارش ششم جواب سوال
درس چهاردهم نگارش ششم با جواب - هوم درس
خانه
درس چهاردهم نگارش ششم با جواب
درس چهاردهم نگارش ششم با جوابجواب فعالیت های نگارش ششم درس 14
جواب سوال 1
1- با توجه به متن درس، جمله هایی را که در آنها واژه ی »گل« به کار رفته است، بنویسید.جواب: گل به خنده گفت:
گفت و گوی غنچه و گل از درون باغچه/ باز هم به گوش می رسد
گل به زندگی اشاره کرده است.
هرچه باشد او گل است.
نگارش ششم درس چهاردهم با جوابجواب صفحه 84 نگارش ششمجواب سوال 2
2 با توجه به متن درس، جدول را کامل کنید.جواب سوال 3
3 دو نمونه مبالغه و دو نمونه مناظره از درس هایی که تا کنون خوانده اید، بنویسید.جواب:
مناظره: 1: غنچه با دل گرفته گفت: زندگی لب ز خنده بستن است/گوشه ای درون خود نشستن است.2: گل به خنده گفت: زندگی شکفتن است/ با زبان سبز، راز گفتن است.
مبالغه:1: سرو گوش بگرفت و یالش دلیر/سراز تن بکندشُ به کردار شیر2: خروشید و جوشید و برکند خاک/ ز سمّش زمین شد همه چاک چاک
1 با استفاده از جانبخشی، برای هر یک از کلمه های زیر یک جمله بنویسید.زبان سبز:جواب: درختان و گل ها با زبان سبز خود سخن می گویند.
باغچه:جواب: با شکفتن گل ها ، باغچه خندان شد.
چمنزار:جواب: چمزار از دور دست ها من را به خود می خواند.
جواب صفحه 85 نگارش ششم2 تصویر زیر را در یک بند توصیف کنید. از جان بخشی برای زیباتر شدن توصیف خود استفاده کنید.جواب: به نام خدای آفریننده چهار فصل با سفر به بعضی مکان ها هم جسمت آرامش می یابد و هم روحت… اگر جسمت خسته شود کمی که دل به آب بسپاری و گوش به صدای پرندگان ببخشی و از هیاهوی شهرهای شلوغ به دور باشی هم روحت آرامش می یابد هم جسمت…
باید به طبیعت سفر کرد و از این نعمت خدا دادی به بهترین شکل بهره برد و قدر آن را دانست.
3 تصور کنید در یک باغ پرگل ایستاده اید و چهچهه ی بلبل هم به گوش میرسد. گفت وگوی خیالی میان بلبل و گل را در یک بند بنویسید.جواب: بلبل نفس عمیقی میکشد: به به چه روز قشنگی ! چه هوای خوبی! ولی افسوس کسی نیست که هم صحبت من باشد!گل: پس من چه هستم؟ آیا وجود من که عامل زیبایی باغ است را نمیبینی؟بلبل: ببخشید شما؟گل: من گل هستم مظهر لطافت..بلبل: چهه قدر خود خواهی!گل: من اگر خودخواه بودم خودم از دست رنجم بهره میبردم حاصل زحمت من چندروز زندگی است که نصیبم شده و عاقبتم پرپر شدن است.بلبل : خطای مرا ببخشیدگل: نیازی به عذرخواهی نیست… اما فراموش نکن گاهی برخی اشتباهات بخشیده نمیشوند فرصت دوست داشتن کوتاه است..کارگاه نویسندگی درس 14 نگارش ششمجواب صفحه 86 نگارش ششم1 حکایت محبت را در یک بند خلاصه کنید.
جواب: دو دوست صمیمی در کنار هم تصمیم به سفر گرفتن آن دو دوست از کنار یک دشت یا بیابان میگذشتند بر سر ماجرای با یکدیگر مشاجره کردند و دوست اولی از سر خشم بر صورت دوست دومی سیلی زد دوست دومی سخت آزرده شد و روی شن های بیابان نوشت امروز بهترین دوستم بر صورت من سیلی زد گذشت آن دو کنار جوی رسیدند اما همان دوست دومی پایشلغزید و درون رود افتاد اولین را نجات داد دوست دومی بر روی صخره ای جمله ای را هک کرد آن جمله این بود امروز بهترین دوستم مرا نجات داد دوست اولی از این ماجرا تعجب کرد و گفت چرا هنگامی که بر تو سیلی زدن بر روی شنها حک کردی ولی وقتی که جانت را نجات دادن بر روی صخره دوست دومی پاسخ داد خواستند که بدی هایت را باد پاک کند ولی به روی صخره هیچگاه هیچگاه هیچگاه هیچ باد و طوفان و سیل آن را از بین نمی برد ممنونم.
2 خلاصه آخرین داستانی که خوانده ایید بنویسیدجواب: برعهده دانش آموز
برای نمونه :جواب: : روزی بود و روزگاری. دهقان برای قطع درخت کاج به سوی چمن زار حرکت کرد و درخت را برید و تکه تکه کرد. درخت وقتی تن خود را درحال سوختن در آتش دید، گریست. آتش با خنده به درخت گفت ای،
درخت چرا گریه می کنی حق تو همین است بخاطر اینکه تو محصول ندادی..
جواب: : برای داستان خواندن خوب است خیلی هم زحمت کشیدی این همه را تایپ کردی ولی آخه ما اینو کجا جاش بدیم آخه.
جواب: روزی روزگاری مردی بود فقیر او هر روز هیزم میفروخت تا خرج خود را در بیاورد وی روزی به یک مرد ثروتمند برخورد میکند مرد ثروتمند میگوید چه کار میکنی ای فقیر.
درس 14 نوشتاری ششمدرک متن درس 14 نگارش ششمجواب صفحه 87 نگارش ششمب) یک بند بنویسید و واژه های »اگر، ولی، امّا، و، زیرا، چون« را در آن به کار ببرید.جواب: اگر من زیبا بودم همه من را دوست داشتند چون انسان ها افراد زیبا را دوست دارند ام من که زشت هستم زیرا انسان ها ما را از روی ظاهر تشخیص می دهند اما کار بسیار اشتباهی انجام می دهند ولی ما هر قیافه ای داریم باید خدا را شاکر باشیم.
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟