دلنوشته شهید ابراهیم هادی
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
دلنوشته شهید ابراهیم هادی را از این سایت دریافت کنید.
دلنوشته ای از من به شهید ابراهیم هادی (بخش اول )
دلنوشته ای از من به شهید ابراهیم هادی (بخش اول ) - علمدار کمیل - گذری بر زندگی نامه شهید ابراهیم هادی
گذری بر زندگی نامه شهید ابراهیم هادی
علمدار کمیل
صفحه اصلی| عناوین مطالب| تماس با من | قالب وبلاگ| پروفایل
دلنوشته ای از من به شهید ابراهیم هادی (بخش اول )
میگویند بسیار با معرفت هستی
نشان به آن نشانه که خون دادی تا من جاری شوم
بی منت,بی ادعا, بی چون و چرا
میگویند بامعرفت هستی
نشان به آن نشانه که هر بار لغزیدم با نیم نگاهی دستم را گرفتی و از میانه راه برم گرداندی
دستت را رها کردم,باز دست رفاقت به سویم دراز کردی
الان که خوب فکر میکنم میبینم چقدر خوب شد که هیچگاه برنگشتی,اگر جسمت در این دنیای خاکی میماند شاید لابلای هیاهوی این روزگار هیچ وقت نمیتوانستم پیدایت کنم
تو اهل زمین نبودی,تو را آفریده بودند برای گمنامی,برای بریدن از همه تعلقات ...
به یقین میدانم خدا تو را برای خودش جدا کرده ,شفاعت کمترین هدیه ایست که خداوند به تو ارزانی داشته و من همواره چشم به راه رسم رفاقت و مردانگی تو هستم و از اعماق جان ندای سلام بر ابراهیم سر میدهم...
تاريخ : جمعه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۶ | 4:4 | نویسنده : نرجس امینی | نظر بدهید
منو وبلاگ صفحه اول وب پروفایل من قالب وبلاگ انجمن وبلاگ نویسان نويسندگان نرجس امینی نرجس امینی آخرین مطالب درباره شهید زندگی نامه وصیت نامه
نحوه شهادت شهید هادی
دلنوشته ای از من به شهید ابراهیم هادی (بخش اول )
دلنوشته ای از من به شهید ابراهیم هادی (بخش دوم )
دلنوشته ای از من به شهید ابراهیم هادی (بخش سوم)
لینک دوستان قالب وبلاگ انجمن وبلاگ نویسان آرشیو مطالب آذر ۱۳۹۶ پيوندهای روزانه قالب وبلاگ دانلود لینک های مفید قالب وبلاگ انجمن وبلاگ نویسان طراح قالب آموزش امکانات وب
[قالب وبلاگ : بیاتو اسکین] [Weblog Themes By : Bia2skin.ir]
منبع مطلب : shahidebrahimhadi36.blogfa.com
دلنوشته
شهید ابراهیم هادی
چه روز مبارکی است امروز ...
امروز فقط روز تولد تو نیست برادر ، روز تولد همه ماست. همه ماهایی که با ندای ملکوتی تو از پس سی سال فاصله زمانی، با یاد تو جان دوباره گرفته ایم.
باور کردنی نیست که امروز تولد 57 سالگی توست زیرا تو تا ابد برای ما همان قهرمان رشید و دلاور 25 ساله ای که خود را برای رساندن قطره آبی به دوستان تشنه کامت به آب و آتش زده ای و ما آن ناتوان عمر از کف داده در انتظار قطره ای آب.
تو زنده ای تا ابد و ما مرده ایم اگر چه زنده ایم .
ما مردگان زنده را دریاب و در تولدت مبارکت جان دوباره ببخش.
امروز را بیاد تو جشن خواهیم گرفت و ثواب مستحبی ناقابل را، به روح بزرگت هدیه می کنیم، به این امید که به رسم رفاقت از ما بپذیری و نام ما را در خیل دلدادگان و عاشقانت ثبت نمایی.
شفاعتت را از ما دریغ نکن تا روزی همنشینت باشیم و لبخند زیبایت را به نظاره بنشینیم.
انشا الله .برای شادی روحش صلوات
سلام.
بعداز 18 سال انتظار امسال قسمت شد رفتم جنوب....
پوست و گوشت و تمام وجود من با انتظار عجین شده...اگه راحت به چیزی برسم ..شک میکنم...
آقا ابراهیم بعد از ده یازده سال انتظار خودش رو شناسوند....
امسال پنجمین روز سال جدید روز دوم حضورمون در اردوی راهیان نور
وارد قلب فکه کانال کمیل و حنظله شدیم....به رسم ادب کفش ها رو در آوردیم...
قدم اول . قدم دوم . و بعد نفهمیدم چی شد...انگار یکی دستش رو گذاشته بود بین دو کتفم و هولم میداد به سمت جلو ....دوستم می گفت هر لحظه فکر می کردم با صورت میخوری زمین....
مثل مادر بچه مرده زجه میزدم....به پله روی کانال که رسیدیم ...دیگه از بیحسی زانوهام نتونستم راه برم....
هرقدر فکر کردم نفهمیدم چرا باید حالم اونطور می شد؟؟؟؟
سلام از 6 سالگی ایتالیا بزرگ شدم و سوم دبیرستان اومدم ایران الان کنکور دارم نمایشگاه تهران یهو یه عکسی روی جلد کتاب نظر منو جلب کردو خریدم اسم کتاب سلام بر ابراهیم ... منتظر اینم که کنکورمو به خوبی بدم و ان شاالله رشته پزشکی قبول شم ...آرزوم اینه این کتاب رو به زبان ایتالیایی ترجمه کنم و حتما یقینا بدون شک این کارو می کنم به امید خدا نمی تونم احساسم رو بگم نمی دونم به شما و شهید هادی چی بگم فقط اینکه تمام تلاشمو می کنم تا انتقام همه ی شهدا و جانبازارو بگیرم قسمممممممم می خورم من ممنونم از شما از شهدا و مخصوصا از اقای علی اکبر رائفی پور که راه رو به من نشون دادید تمام هدف زندگیم همین شده...من خیلی به خاطر دین و حجابم سختی و حتی زجر کشیدم هم تو ایتالیا و بیشتتتتررررر در ایران !!! جایی که اصلا فکرشم نمی کردم!!!ولی من سفت و محکم ایستادم و چادرم رو با عشق سرم می کنم و تو خیابونای تهران راه میرم!!!زندگی من خلاصه شده در آقا م صاحب الزمان آقام قمر بنی هاشم و شهدا ... من نمی زارم آقام تنها بمونه نمی زارم هرکی هرچی میخواد بگه بگه من اینم و دیگر هیچ...خدا کنه شرمندشون نشم به حق حضرت عباس ...یا علی
فکر میکردم فقط منم که عاشقش شدم نمیدونستم صد قافله دل همره اوست
ارزشو مقام ابراهیم فقط توی اون دنیا معلوم میشه
حالا که ایشون اینهمه خاطرخواه دارن بعید میدونم یه نگاه هم سهم من بشه
انانکه با نظر خاک راکیمیا کنند ایا شود که گوشه چشمی به ما کنند
با سلام
کانال کمیل محل عشق بازی شهدا با خداست
کانال کمیل شبیه ترین نقطه به کربلاست
کانال کمیل معطر به عطر چادر حاکی مادر شهداست
کانال کمیل جایی است که ابراهیم با لب عطشان سر بر دامن مولا گذاشته است
کانال کمیل میعادگاه و زیارت گاه عاشقان شهادت است
کانال کمیل دارالشفای دردمندان است
کانال کمیل ، کانال کمیل است و تا ابد کانال کمیل خواهد ماند
و فرق نمی کند متعلق به چه کشوری باشد
اگر روزی در پشت مرزهای ما نیز واقع شود خیل عظیمی ار عاشقان را خواهی دید که در صف دریافت ویزای کانال کمیل و زیارت این قطعه از بهشت لحظه شماری می کنند همچنان که هم اینک نیز بسیاری از دیگر کشور ها برای زیارت این خاک پاک رنج سفر را به جان می خرند
تا کنون این خاک را سرمه چشمان خود کرده ای ؟؟
درنگ جایز نیست
از همین امروز نیت زیارت کن
توفیق این زیارت را از آقا ابراهیم بخواهیم ...
ابراهیم جان خوش به سعادتت که این دنیای زشت رو گذاشتی و با اولیا الهی همدم شدی.جامعه پر شده از کسانی که دم از علی و حسین میزنن و برای تعجیل فرج عربده شان گوش فلک را دریده ولی با مال حروم خو گرفته اند.دروغ و زشتی و حرام خواری و شهوت رانی و مال اندوختن.ابراهیم جان.خسته شدم از این جماعت لاف زن و چاپلوس که چشمانشان از نگاه حرام سیر نمی شود.مسلمانان عراقی و کرد و سوری دارن سلاخی میشن و ما شبها دعای امن یجیب می خونیم و با خوشی سر به بستر می گذاریم.
ابراهیم جان یه پارتی بازی کن برام.منم محسن .بچه محلت.به خدا از خجالتت در میام.دست منم بگیر.خسته ام حاجی.بریده.دلتنگ پریدن.
فکر میکردم فقط منم که عاشقش شدم نمیدونستم صد قافله دل همره اوست
ارزشو مقام ابراهیم فقط توی اون دنیا معلوم میشه
حالا که ایشون اینهمه خاطرخواه دارن بعید میدونم یه نگاه هم سهم من بشه
انانکه با نظر خاک راکیمیا کنند ایا شود که گوشه چشمی به ما کنند
داداشی داداش ابراهیمم دلم واست تنگه واسه کانال کمیلت
خودت میدونی دارم با گریه مینویسم اینو
دلم میخواااااااااااااااااااااااادت
شهادتت مبارک داداش گمناکم
شهید ابراهیم هادی واسه من از مادر نزدیک تر،از پدر دل گرم کن تر،از برادر صمیمی تر و از یک دوست هم همراه تره...از وقتی کتابش خوندم و باهاش آشنا شدم،خیلی تغییر کردم...کتاب درباره شهدا زیادند ولی این آدم ی چیز دیگه ای بود...انگار یک مرد آسمانی روخدا فرستاده بود تا به ما بشناسونش،بعدم پسش گرفت...
(سلام بر ابراهیم) ،بیشتر شهدا رو که بررسی و تحقیق میکنی،یه مرام و یه معرفتی دارن،یه چیزی که هرکسی نمیتونه داشته باشه،یه بزرگی خاصی از همون کودکی دارن،انگار ذاتیه.پس به درجه های بالا رسیدن راه و مرام خودشو میخواد.کاش ماهم با شهدا دوست بشیم که دستمونو بگیرن بلکه یه ذره مثل خودشون بشیم.
ابراهيم عزيز من يک پهلونه هيچ کس بهش نمي رسه.نه به اخلاصش ،نه به پهلونيش نه به مرامش و غيرتش ....ابراهيم جان از اينکه کارم را درست کردي تا با دوستانم وارد حوزه هنري و ساخت انيميشن بشيم ازت ممنونم.ان شاءا... بعد از انيميشني در مورد امام زمان با دوستانم از همون ابتدا قبل از ورودمون قرار گذاشتيم داستانهاي زندگيتو به صورت انيميشن به نمايش دربياريم.برامون دعا کن موفق بشيم.تا اينجا هم که وارد شديم لطف خدا و دعاي تو بود.ازت ممنونم داداش گلم که هميشه هواي خواهراتو داشتي و داري و خواهي داشت
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟